مدح و ولادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
شاعر : سیدپوریا هاشمی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب
آنکه در مـیـکـده هـوهـو دارد دیـدهاش تـا بـه خـدا سـو دارد
سمت دریـای نـجـف جو دارد چـون شـراب نـجـفـی بو دارد
یــاد عـشـقـی ازلــی مـیافـتـد
مست در صحـن عـلی میافتد
با هـمه غـفـلـت و کـوتـاهیها دست شـسـتـیـم ز گـمـراهیها
نـه شـبــیــه عـلـی الــلـهـیهـا مثل یک حوض پُر از ماهیها
خویش را غـرقه کوثـر کردیم
شب به شب دور علی میگردیم
کـلماتـش همه بـوسـیدنی است سائل کـوچـۀ مولا غـنی است
با علی هرکه پی دشمنی است با پدر مـادر خـود نانـتی است
در جـوارش بـدیام خاک شده
نـسـب مـا به عـلـی پـاک شـده
سـگ اصـحـاب اگــر آدم شـد اشک چـشمانش اگر شبـنم شد
یا اگر رفـت رکـوع و خـم شد گر به سجـده سر او محرم شد
پـوزه بر خـاک نـجـف مالـیده
در نـمک زار نجـف خوابـیـده
هـمه مـبـهـوت همه سـرگـشته شـهـر از عـود معـطـر گـشـته
فـاطـمه بعد سه شب بر گـشـته کـعـبـه دور سر حـیـدر گـشته
مستها وقت جنون آمده است
کعبه از کعبه برون آمده است
خلقـت آن لحظه که ایجاد شده بـا عـلـی یـا عـلـی آبــاد شــده
چون که امشب شب میلاد شده ســیــزده افـضـل اعــداد شـده
به لب شیـعـه رطـب داد عـلی
افـتـخـاری به رجـب داد عـلی
گرچه توصیفش از اوصاف جداست گرچه مدحش فقط از آن خداست
بـاز دلـواپس مـا قـوم گـداست گرخدا خوانمش او را که خطاست!
او کــه ایــوان طــلایــی دارد
گــردنــم حــق خــدایــی دارد
نیست از عرش علی اعـلی تر از کـف پــای عــلــی بــالاتـر
از مــقــامــات عــلـی والاتــر چـشم احـمـد شده گر حـالا تـر
شـانـه بر پـای خـودش بنهـاده
یــاد مـعـراج خــودش افـتــاده
به سوالات جـواب است عـلی حاسب یـوم حساب است عـلی
قـلم و لوح و کتاب است عـلی فاطمه دُرّ و رکاب است عـلی
دل دریا به کف این صدف است
چشم فیروزه به دُرّ نجف است
|